English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3087 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
There is a hitch in this project. U این طرح یک جایش گیر دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The wound burns and throbs. U زخم جایش می سوزد
he bobded up like a cork U عین فنر از جایش پرید
Put the books back on the shelf. U کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
This stone wont lift. U این سنگ از جایش بلند نمی شود ( تکان نمی خورد )
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
has U دارد
heavy fighting is in progress U دارد
he is ill with fever U تب دارد
there is a time for everything U دارد
he has worms U دارد
he has a rage for money U دارد
are there any remarks? U دارد
chains U دارد.
hast U او دارد
chain U دارد.
what the odds U چه اهمیت دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
figure on <idiom> U بستگی دارد به
what matter? U چه اهمیت دارد
not a patch on U چه دخلی دارد
there is a rumour that U شهرت دارد که
Windows GDI U بیتی دارد
multungulate U که بیش از دو سم دارد
virus U وجود دارد
it is usual with him U عادت دارد
He has a day off. U او مرخصی دارد.
it is sufficiently stamped U کسرتمبر دارد
it depends [on] U بستگی دارد [به]
But one leg to the fowl. <proverb> U مرغ یک پا دارد .
viruses U وجود دارد
it has sides U سه پهلو دارد
I owe him a dept of gratitude. U حق بگردنم دارد
what hurt is there in that U چه زیانی دارد
Buttonhole U کتی که در دو طرف دکمه دارد
the reason is two fold U دودلیل دارد
he is fifty U تمام دارد
he has a maggot in his head U وسواس دارد
he is 0 years old U او ده سال دارد
he has a spite against me U بامن لج دارد
There is a knack in it . U یک فنی دارد
he has an axe to grind U غرض دارد
walls have ears U گوش دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
he has an a. to grind U مقصود دارد
our library is well stocked U خوبی دارد
the reason is manifold U چنددلیل دارد
god is U خداوجود دارد
he tops .0 metres U یک مترونیم قد دارد
he speaks to the purpose U قصدی دارد
the probability is U احتمال دارد
the switch is on U برق جریان دارد
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
tea is preferable to water U چایی بر اب ترجیح دارد
lengths U خط با طول جر حرف دارد
How long is the ticket valid? U بلیت تا کی اعتبار دارد؟
well and good U باشد چه ضرر دارد
that bridge has openings U ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
She has a subtle charm. U جذابیت ظریفی دارد
the party is led by him U او بر ان حزب ریاست دارد
there removred revolution U شورشی که شهرت دارد
biased U آنچه اریب دارد
the cat has nine lives U سگ هفت جان دارد
that word is obsolescent U ان واژه کم کم دارد مهجور
batteries U که یک باتری پشتیبان دارد
to bring grist to the mill U نان دراب دارد
the work is in full swing U کاربخوبی جریان دارد
length U خط با طول جر حرف دارد
He is distantly related to us . U نسبت دوری با ما دارد
There is always a right way of doing everything. U هرکاری راهی دارد
backs U که یک باتری پشتیبان دارد
She has engaging manners . U رفتار گیرایی دارد
My hair is falling. U موهایم دارد می ریزد
back U که یک باتری پشتیبان دارد
Somebody is beating at (upon)the door. U یک کسی دارد در می زند
With his foul temper. U با اخلاق سگه که دارد
He writes well . he wields a formidable pen . U قلم خوبی دارد
She has a lovely ( nice ) voice. U صدای قشنگه دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . U فشار خون دارد
There is only one condition attached to it . U فقط یک شرط دارد
She has a delightfully mellow voice . U صدای گرمی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
She has a lovely (nice) voice. U صدای قشنگه دارد
She has a soft voice U صدای نرمی دارد
He has influential contacts everywhere. U همه جا دست دارد
what does it meant U یعنی چه چه معنی دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . U خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
what is that to you U به شما جه دخلی دارد
There are two sides to every question . <proverb> U هر مساله ای دو جنبه دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> U هر کار لمى دارد .
Every flow must have its ebb. <proverb> U هر فرازى نشیبى دارد.
what is wrong with that? U مگراین چه عیبی دارد
significance U معنای مخصوص دارد
basses U کسی که صدای بم دارد
bass U کسی که صدای بم دارد
Does it matter if I dont come ? U اشکالی دارد اگرنیایم ؟
(not to be) sneezed at <idiom> U ارزش داشتن را دارد
She has got regular teeth . U دندانهای منظمی دارد
The kettel is boiling. U قوری دارد می جوشد
He takes my advice. He listens to me. U از من حرف شنوایی دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
delectus U برای ترجمه دارد
he keeps my a U حساب مراونگه می دارد
he is rightly named U اسم بامسمائی دارد
he is f. of money U پول فراوان دارد
he is in the know U اطلاع ویژه دارد
bigamists U زنی که دوشوهر دارد
he is in a hurry to go U عجله دارد برفتن
it needs to be done carefully U اینکارتوجه لازم دارد
he must needs go U بیخوداصرار دارد برفتن
double decker U هرچیزیکه دو لایه دارد
he insists on going U اصرار دارد برفتن
it is particularly difficult U یک اشکال بخصوصی دارد
it is particularly difficult U یک دشواری ویژه دارد
it is very important U بسیار اهمیت دارد
it is worth 0 rials U ده ریال ارزش دارد
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
it speaks well for him U بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him U بامن نظرمساعدی دارد
it is of frequent U خیلی مورد دارد
in all like U احتمال کلی دارد
rubrician U کتاب نماز دارد
bigamist U زنی که دوشوهر دارد
he has much merit U بسیار شایستگی دارد
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
he has a loose tongue U دهان لقی دارد
likelihood U احتمال کلی دارد
he bears out his name U اسم بامسمایی دارد
and there an end. U و پایان وجود دارد.
he has Roman nose U او بینی عقابی دارد
it askes for attention U توجه لازم دارد
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
It is much sought after خیلی طالب دارد.
He has a good permanent job. U شغل ثابت خوبی دارد
He must have a hand in it. U حتما" دراینکار دست دارد
It lookes like rain. U هوا خیال باریدن دارد
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
She is stuffy and conceited. U دماغش باد دارد ( پر افاده )
He has a glib(persuasive)tongue. U زبان چرب ونرمی دارد
irregular polygon U شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
Blood circulates in the body. U خون در بدن جریان دارد
profiteers U فردیکه انتظار سودزیاد دارد
interne U یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
dare he go? U ایا جرات دارد برود
The child is going to go to bed. U بچه دارد می رود بخواب
dichord U سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
he has a fine p in the town U اوخانه خوبی در شهر دارد
he has a spite against me U بامن کینه یاعداوت دارد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
chaplain U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplains U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
He has a ready pen. U قلم شیوا وروانی دارد
request U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
he is an influence in politics U فلانی نفوذ سیاسی دارد
requests U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. U شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
he is rather i. than sick U بهم خوردگی یاساکت دارد
double breasted U کتی که در دو طرف دکمه دارد
He takes ( heels) much interest in politics. U به سیاست خیلی علاقه دارد
creditor secured by pledge U طلبکاری که رهینه در دست دارد
fault U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
pavonazzo U مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
ox frame U قابی که گوشههای چلیپایی دارد
NVRAM U ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
timber toe U کسی که پای چوبین دارد
the cow parts the hoofs U گاو سمهای شکافته دارد
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
mistress of cooking U زنی که در اشپزی دست دارد
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
the odds are that he will doit U احتمال دارد که انکار را بکند
puntist U راننده کرجی نام دارد
sexagenarian U کسی که از 06 تا96 سال دارد
stentor U شخصی که صدای بلندی دارد
tea has an adour p to itself U چای بوی ویژهای دارد
faulted U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
gig U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigs U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
the battle still rages U جنگ هنوز شدت دارد
quarter binding U جلدی که تنهاته ان چرم دارد
mission critical U که شرکت شما به آن بستگی دارد
water exists in three phases U اب درسه نمود وجود دارد
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
consuetude est alterra lex U عادت قدرت قانونی دارد
cornet a pistons U یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
corvette U رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
It is going from bad to worse . U وضع دارد بد ترهم می شود
My hair is growing. U موهایم دارد بلند می شود
it look like rain U گویا خیال باریدن دارد
crapaudiue door U دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1incentive
1چیزی که عوض داره گله نداره
1popsicle
1time is prceious it has great
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com